دختر دوم من عرفانه دختر دوم من عرفانه ، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

دنیای من و دخترام

روز مهمونی مامانی

مامانی شما دو گل خوشگل من دیروز به رسم هفت ساله خود برای تولد حضرت زهرا (س) مولودی داشت .ریحانه خانم شما صبح با مهد رفتی پارگ قیطریه و بعد با کلی به قول خودت  هلاکی اومدی خونه و برای جشن آماده شدی. و تو عرفانه کوچولو از صبح حسابی خوابیدی تا کلی خوش اخلاق باشی که بودی. بچه ها مراسم بهتون خوش گذشت با دوست هاتون کلی بازی کردید. اینم عکس هاش...... ...
19 ارديبهشت 1391

گله از بابا حجت

بابا حجت جون سلام ما هممون از تو ناراحت هستیم چرا به وب ما سر نمی زنی  وبرامون پیام نمی زاری در رابطه با این موضوع دیگه باهات حرف نمی زنیم بالاخره یک روز می رسه که تو بیای وب ما رو ببینی وبخونی ولی بدون ما تو رو دوست داریم و دلمون می خواد نظر بدی ...
18 ارديبهشت 1391

دردانه من

عرفانه جونم انقدر کوچولویی که مامان طاقت ناراحتی تو نداره  چند روزه بی قراری میکنی شبها خوب نمی خوابی اخه می دونی چی شده داری چند تا دندون با هم در میاری من خیلی غصه می خورم ولی کاری از دستم بر نمی یاد می دونم مامان جون خیلی درد داری اصلا حوصله نداری خدا کنه زودتر بیاد بیرون تا توام راحت بشی خوشگل من برات می خوام مسواک بخرم وقتی ریحانه مسواک می زنه تو چشات میبینم که دلت می خواد بابا حجت هم هی اس ام اس مده که برات بخرم چش--------------------------------م می خرم برات ...
18 ارديبهشت 1391

روز اردو

ریحانه جونم قربون ذوقت برم مامان جون امروز بردنتون اردو توام خیلی خوسحال بودی دیشب کلی خوراکی خریدی و تو کیفت جا دادی برای خاله سارا جون وخاله شیما جون هم ادامس خریدی الهی فدای عرفانه بشم که دور تو اینقدر می چرخه اخه انم دوست داره کارهای تو رو بکنه الانم دلم شورت رو می زنه همش نگرانتم خدا کنه زودتر در سلامتی کامل بیای تا من هم خیالم راحت بشه دل تو دلم نیست ببینم امروز چیکارا کردی ...
18 ارديبهشت 1391

درس حشرات

ریحانه جان این هفته تو مهد کودک موضوع اموزشی تون حشرات بود ما همش دنبال حشره بودیم دیشب لای لوبیا سبزا یه کفش دوزک بایک کرم  پیدا کردیم ومامان بزرگ یه شیشه خالی دا د تو هم خیلی خوشحال شدی کلی باهاش بازی کردی انقدر اینور وانورش کردی که از دستت افتاد شکست و تو خیلی نارا حت شدی خاله جون خیلی دوست داره برای همین برات یه سوسک ویکدونه عنکبوت پیداکرد که تو ببری مهد قربونت برم که اینقدر بزرگ شدی ...
17 ارديبهشت 1391

چهره جدید

ریحانه جونم قربون اون موهای خوشگلت امروز رفتیم و موهات رو کوتاه کردیم گل مامان خیلی خوشگل شدی به قول خاله سارا یه (kiss) خوشمزه برای تو. ...
14 ارديبهشت 1391

راه رفتن

عزیز دل مامان قربون اون پاهای کوچولوت برم امروز روزی که به تنهایی از زمین پا شدی و تنهایی بدون کمک من و یا خاله مهناز راه رفتی از خوشحالی فریاد می زدم. ...
13 ارديبهشت 1391